هانیه فروتن
در پسکوچههای خاکآلود و تنگ کابل، سارقان مسلح چون شبحهایی بیصدا کمین کرده و آرامش را از این شهر شلوغ ربودهاند. تعدادی از باشندگان کابل حداقل یکبار هدف این سارقان قرار گرفته یا یکی را میشناسند که تجربهی تلخی از مواجهه با آنها را داشته است.
حدود ۲ هفته قبل، ساعت دوازده ظهر بود که شکیلا، دختر ۲۱ ساله در حال بازگشت از محل کارش بود که ناگهان دو مرد با لباسهای بلند افغانی و چاقو در دست، راهش را گرفتند. آنها با تهدید به مرگ از او خواستند که هرچه دارد را تحویل بدهد. وقتی شکیلا مقاومت کرد، آنها به او حمله و با چاقو زخمیاش کردند. سپس گوشی و کیفش را دزدیدند.
او که در یک مکتب خصوصی در غرب کابل آموزگار است، میگوید: «از مکتب رخصت شده بودم و نزدیکای خانه، در حالی که با مادرم پشت تلفن صحبت میکردم، دو نفر با لباسهای بلند افغانی، چاقو بدست سر راهم را گرفتند.»
سارقان شکیلا را از ناحیه ران به شدت زخمی کردهاند. این سرقت به تاریخ ۲۰ حوت سال جاری در ناحیه سیزدهم امنیتی کابل رخ داده است.
شکیلا با گذشت دو هفته هنوز بهبود نیافته و برای نشستن یا بلند شدن به کمک نیاز دارد. وضعیت روحیاش برای بازگشت به سر کار نیز مناسب نیست و از بیرون رفتن هراس دارد.
او با نشان دادن زخمش که هفت کوک خورده، میگوید: «آنقدر ترسیده بودم که صدا در گلویم خفه شده بود و هرچه جیغ میزدم، صدایم بیرون نمیشد. کوچه هم خلوت بود و تا مردم از خانههای خود بیرون شدند، دزدا خیلی دور شده بودند.»
سارقان توانستند تلفن همراه و دستمزد دو ماههی شکیلا به مبلغ ۱۰ هزار افغانی را که همان روز گرفته بود، با خود ببرند؛ ریحانه، مادر شکیلا میگوید: «بلا د پس مال دنیا، کم بود جان دخترم را بگیرند.» اتفاقی که بارها اتفاق رخ داده است.
ریحانه نیز از اینکه خودش یا دیگر فرزندانش دوباره با این اشباح مواجه شوند، به شدت میترسد.
او گفته است: «یک رقمی خوده تا سر کوچه رساندم، دیدم شکیلا وسط کوچه با دست و پای خون آلود افتاده. دلم سستی کرد و به سختی خوده سرپای نگه داشتم. هیچ کس جرات نمیکرد نزدیک شود و به کمک ما بیاید، آخر خودم و پسر کوچکم، دخترم را به کلینیک نزدیک خانه بردیم.»
ریحانه در حالی که شکیلا را کمک میکند تا بلند شود، حرفش را ادامه داد: «به کسی و جایی هم شکایت نمیتانیم، پیش طالب برویم که اصلا به گپ ما گوش نمیکنند، رسیدگی به مشکل را خو بان. مجبوریم بیشتر احتیاط کنیم. از همو روز به بعد جرات نمیکنم اولادایم ره تنهایی جایی روان کنم یا خودم بدون یکی دیگه بیرون بروم. ما حتی در روز روشن میترسیم.»
پنج روز قبل از ماجرای شکیلا، در تاریخ ۱۵ حوت، در نزدیکی همان محل، دزدان مسلح شبهنگام به خانهی بسگل حمله کرده و تمام داروندارش را با خود بردند.
بسگل ۳۸ ساله نیز در ناحیه ۱۳ پایتخت زندگی میکند. او به رسانهی رخشانه گفت که پنج نفر مسلح، نیمههای شب وارد خانهاش شده، تمام خانوادهاش را در اتاقی زندانی کردند و ۲۰ هزار افغانی پول نقد، چهار تلفن هوشمند و طلاهایش را با خود بردند.
او چیز زیادی از آن شب را به یاد ندارد، چون دزدان او را با قنداق تفنگ بیهوش کرده بودند. اما لحظهای که با سارقان مسلح مواجه شد را به یاد دارد و میگوید: «نزدیکای یک بجه شب بود که با صدای افتادن چیزی از خواب بیدار شدم. سالن رفتم ببینم چی است که سه نفر با لباسهای شبیه به نفرای طالبان، سرم سلاح کشیدن و به پشتو چیزی گفتند. همانقدر فهمیدم که میگفتند چُپ باش و حرف نزن. از ترس زیاد کم مانده بود قلبم ایستاد شوه و اسم شوهرم را فریاد زدم. با کلاشینکف به سرم ضربه زدند و بیهوش شدم.»
بسگل میگوید: «وقتی به حال آمدم دیدم که همگی ما را با چادر و طناب بسته و در یک اتاق زندانی کردند.» او که هنوز آن صحنه و ترس برایش تازگی دارد، توضیح میدهد: «دهن شوهرم خونی شده بود، دخترانم و پسر ۵ سالهام از ترس زیاد میلرزیدند. تقریبا چهل دقیقهای همانطوری در اتاق با وحشت گذشت که یکیشان داخل اتاق شده، تفنگ را بیخ گوش بچیم گرفت و میگفت زود بگو پیسهها ره کجا پت کدی؟ نه فارسی ره خوب میفامید و نه هم درست گپ میزد. هرچه میگفتیم دگه پول نیست، گوش نمیداد و بلاخره شوهرم را کشان کشان به سالن بردند و به حد مرگ لت کردند.»
به گفتهی بسگل، دزدان یک ساعت را با آسودگی تمام خانه را زیر و رو کردند بعد از همان راهی که آمده بودند، بیرون شدند: «قفل دروازه را باز کرده بودند. آنقدر با مهارت این کار انجام شده که حتی صدای آن را نشنیده بودیم.»
طالبان بارها مدعی شدهاند که با آمدن آنها امنیت به افغانستان برگشته اما شهروندان کشور، به خصوص ساکنان غرب کابل این ادعاها را دروغی برای سرپوش گذاشتن برجنایتهایی میدانند که روز به روز در حال افزایش است.
ساکنان کابل، مسوولان طالبان در حوزههای امنیتی را به کم کاری و حتی دستداشتن در سرقتهای شبانه در سطح شهر متهم میکنند.
طالبان آمار رسمی از سرقتهای مسلحانه و خیابانی را رسانهای نمیکنند. مواردی زیادی است که به دلیل ناامیدی مردم از رسیدگی اصلا در نهادهای امنیتی طالبان ثبت نمیشود.
عبدالمبین، یکی از ساکنان کابل، با اشاره به افزایش سرقتهای مسلحانه، به رسانهی رخشانه گفته است: «دزدی خیلی زیاد شده، ولی امارت هیچ د قصه مردم نیست. در ماه گذشته (دلو) تنها از یک کوچه، در یک شب، شش خانه ره چپاول کردند. او هم در نزدیکی حوزه امنیتی ۱۸.»
او همچنین گفته: «یکی از اقارب نزدیکم که در همو کوچه زندگی میکرد، خودش شاهد ماجرا بود. دزد راحت داخل خانههای مردم میشه و امارت هیچ سر دزد خبر نیست. این کارشان مردم ره به شک میندازه که نکنه خود آنها دست داره و اگر اینطوری نیست، چطور ممکنه دزد بیایه از بیخ گوششان دزدی کنه و اینها خبر نشوند؟»
عبدالمبین گفته است که بعد از این اتفاق، بستگاناش مجبور به ترک محل شده و به جای دیگری کوچ کرده است.
خانعلی ۴۹ ساله نیز از افزایش ناامنیها در غرب کابل شاکی است. او باشندهی قلعهی نو واقع در دشت برچی است و گفته که اوایل ماه حوت دکان خودش هم مورد سرقت قرار گرفته است.
او در توضیح بیشتر این ماجرا گفته: «ساعت سه شب بود که چوکی دار زنگ زد و گفت دزد آمده، دکان خودت را دزد زده، زود خوده برسان. امدم که دروازه دکان بازه و دخل خالی. همو شب برق هم نبود و کمرهها خاموش بوده. به حوزه تماس گرفتم و داستان را قصه کردم، گفتند نفر روان میکنند و تا هشت صبح منتظر ماندیم تا نفرای حوزه برسه. پنج، شش نفر از حوزه آمدند و از شیشههای شکسته دکان عکس گرفتند و چوکی دار را هم با خود بردند.»
خانعلی یک مغازه بزرگ مواد غذایی دارد و دکانش به تاریخ ۶ حوت هدف سرقت قرار گرفته است. در این سرقت بیش از صد هزار افغانی دزدیده شده: «یک لگ و ده هزار افغانی پول نقدم را با خود بردند. تا حال نه از دزد خبری شده و نه هم از پولم. چوکی دار هم بندی است، با آنکه من رضایت دادم تا آزاد شود و گناهکار بودنش هم ثابت نشده.»
کارشناسان معتقدند که فقر و بیکاری به عنوان عامل اصلی افزایش سرقتها در کابل شناخته میشود؛ زیرا بسیاری از افراد به دلیل نبود فرصتهای شغلی و منابع مالی کافی به سرقت روی میآورند.
محمد زاهدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، میگوید افزایش سرقت و دزدی میتواند چندین عامل داشته باشد. یکی از این عوامل، فقر و بیکاری است که در زمان حاکمیت طالبان تشدید شده است. مردم وقتی بیکار و فقیر باشند، ناچار به دزدی و خلاف روی میآورند.
آقای زاهدی، عامل دیگر را ناکامی طالبان در تامین امنیت خوانده می افزاید که نیروهای این گروه، خود به فساد آلوده شده و در تأمین امنیت و انجام وظایف خود کمکاری میکنند.
به باور این جامعهشناس، بسیاری از دزدیها ممکن است توسط خود افراد طالبان انجام شود؛ زیرا حاکمیت طالبان به دلیل عدم مشروعیت بینالمللی و عدم مقبولیت داخلی، از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشده و با قطع کمکهای بینالمللی مواجه بوده است؛ در نتیجه، طالبان از تأمین معاش کافی برای نیروهایش عاجز هستند و این نیروها به دزدی، رشوه و فساد روی آوردهاند.
یادداشت: نامها به دلیل نگرانیهای امنیتی در این گزارش مستعار آمده است.