هانیه فروتن
هشتم مارچ در سراسر جهان فرصتی است برای مرور پیشرفتها در زمینهی حقوق زنان و یادآوری چالشهای باقیمانده، اما در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، زمان در جهت معکوس حرکت میکند؛ طالبان تمام دستاوردهای گذشته برای بهبود وضعیت زنان را نابود کرده و زنان و دختران افغانستان در حال حاضر از ابتداییترین حقوق انسانی هم محروماند. هشتم مارچ در چنین شرایطی برای زن و دختر افغانستانی حامل چه پیامی است؟
زهرا یگانه، نویسنده و فعال در زمینهی ترویج حقوق بشر
زهرا یگانه، نویسندهی کتاب «روشنای خاکستر» و فعال در زمینهی حقوق بشر میگوید که هشتم مارچ در حال حاضر «به یک رویداد دردآور برای زنان افغانستان تبدیل شده است.» او که در سالهای قبل از بازگشت طالبان، در حوزهی ترویج حقوق زنان فعالیت میکرد و در تجلیل از هشتم مارچ بهمنظور آگاهیدهی بیشتر سهم میگرفت، میگوید: «در حال حاضر هر وقت و هرجای که با کلمه هشتم مارچ روبهرو میشوم، ناخودآگاه تصویر یک زن غمگین زیر چادری و یک دختر ناامید در گوشهی خانه به ذهنم نقش میبندد.»
خانم یگانه بیشتر با کتاب «روشنای خاکستر» شناخته میشود که یک مستند مکتوب از درد و رنج عمیق یک زن افغانستانی را در مهاجرت روایت میکند، سرنوشتی که وجههی مهاجر بودن آن بار دیگر گریبان نویسنده را گرفته است. او معتقد است که در سالهای قبل از بازگشت طالبان، پیشرفتهای نسبی در زمینهی دسترسی زنان به منابع و بهبود وضعیت آنان حاصل شده بود که ارزش تجلیل داشت اما اکنون، یک قهقرای انسانی در افغانستان بهوقوع پیوسته که جایی برای تجلیل باقی نمیگذارد.
خانم یگانه میگوید در گذشته، هرچند به شکل سمبولیک، از هشت مارچ، روز جهانی زن در افغانستان تجلیل میشد و از تلاشهای زنان، حداقل در حد گرفتن مراسمی، قدردانی صورت میگرفت: «در اوایل تجلیل از هشتم مارچ برای من یک بحث سمبولیک به نظر میآمد. اما با گذشت زمان و دیدن اینکه زنان در عرصههای اقتصادی سیاسی، اجتماعی و… سهم فعال و چشمگیری پیدا میکردند، باورم را کم کم تغییر میداد، میگفتم اگر قرار باشد همین رویدادهای نمادین هم به نقشدهی واقعی زنان کمک کند، قابل احترام است و باید در گرامیداشت از آن هم سهم بگیرم.»
اما او تاکید میکند: «در حال حاضر هر وقت و هرجای که با کلمهی هشتم مارچ رو به رو میشوم؛ ناخودآگاه تصویر یک زن غمگین زیر چادری و یک دختر ناامید در گوشهای از خانه به ذهنم نقش میبندد، یک درد عمیقی قلبم را میرنجاند. فکر میکنم به صد سال عقب رانده شدیم، این موضوع که زن افغانستانی در این قرن با بدترین حالت ممکن زندگی میکند، به شدت برای من رنجآور است و امروز اصلا با هشتم مارچ احساس نزدیکی نمیکنم و این روز بیشتر غمگینم میسازد.»
خانم زهرا یگانه که پیشتر درد مهاجرت را مکتوب کرده و کتاب «روشنای خاکستر» را از زاویهی دید یک زن مهاجر افغانستان روایت کرده بود، با بازگشت طالبان، دوباره مهاجر شد؛ اما تاکید میکند که هیچ دردی، قابل قیاس با آنچه زنان در افغانستان تجربه میکنند، نیست: «به نظر من زنانی که در بیرون از کشور، زندگی را از صفر شروع کردهاند به مراتب خوشبخت تر از زنانی هستند که در افغانستان زیر اداره طالبان زندگی میکنند. درست است که ما تلاش، کار و زندگی که در بیست سال گذشته با عرق ریزی و خون دل ساختیم را از دست دادیم، ولی به هیچ صورت نمیتوانیم بگوییم وضعیتی وحشتناکتر از دختران در داخل افغانستان را تجربه میکنیم.»
او ابراز امیدواری میکند که تمام مردم افغانستان به ویژه زنان و دختران زودتر از این شرایط عبور کنند اما «با توجه به تجربه شخصی خودم میخواهم بگویم ما از رنج و مشکلات گریزی نداریم و متاسفانه سالیان سال تجربه کردیم و حالا به شکل بدتری تجربه میکنیم. پیشنهاد میکنم دست روی دست نگذاریم و از کوچکترین فرصتها و امکانات استفاده کنیم و باور داشته باشید که اوضاع اینگونه نخواهد ماند.»

زهرا یگانه/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
مزدا مهرگان، شاعر و کنشگر اجتماعی
مزدا مهرگان، شاعر و کنشگر اجتماعی در گفتوگو با رسانهی رخشانه در مورد هشتم مارچ میگوید: «در این روز در کشورهای متفاوت از مبارزات زنان، نتایج مبارزات زنان و دستاوردهای زنان تجلیل میکنند. ولی در افغانستان زنها به ابتداییترین حقوقشان که حق کار، حق درس و بلاخره حق تصمیم گرفتن بر بدن و پوشششان باشه، دسترسی ندارند. حداقل خود من نمیتوانم در هشتم مارچ تجلیل کنم و خوشحال باشم. با آنکه روز ارزشمندی است برایم.»
به گفتهی او: «روز زن از معدود مناسباتیاست که ارزش تجلیل کردن دارد؛ ولی ما در افغانستان دچار یک ماتم ابدی شدیم، از یک سوگ بیرون نمیشویم، سوگ جدیدی از راه میرسد؛ از یک مرگ، از یک شلاق، از یک حکم جدید خلاص نمیشویم که در گردابی از مرگ و شلاق دیگر گرفتار میشویم. به همین دلیل، سخت است که در این روز برای زنان افغانستان خوشحال باشم.»
خانم مزدا مهرگان اما نسبت به کنشگری فعال زنان و دختران در افغانستان خوشبین است: «تنها دلیلی که خوشحالم میکند این است که نسبت به قبل، نسبت به نسلهای قبل، زن امروز افغانستانی و نسل زن امروز، بسیار کنشگرتر عمل میکند و این مهم است. بابت این، فکر میکنم میشود امیدوارتر به آینده نگاه کرد و با انگیزهی بیشتر برای زنان افغانستان نوشت و زود است که ببینیم زنان ما هشتم مارچ را با شور و اشتیاق، در حالی تجلیل میکنند که به تمام حقوقشان رسیدهاند.»

مزدا مهرگان/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
فاطمه اعتمادی، زن معترض و کارآفرین
فاطمه اعتمادی، کار آفرین، فعال حقوق زن و یکی از زنان معترض نیز میگوید، هشتم مارچ یادآور دردهای انبوهیست که زنان و دختران در افغانستان زیر ادارهی طالبان تجربه میکنند.
خانم اعتمادی در حالی نسبت به تجلیل از روز جهانی زن ناامید است که در سال ۲۰۱۷ یک کارگاه خیاطی را با الهام گرفتن از هشتم مارچ برای زنان سرپرست خانوار راهاندازی کرده بود.
طبق استدلال این کنشگر و کارآفرین: «هشتم مارچ برای من به معنی اتحاد زنان است. یعنی ما باید در قدرتمند شدن همدیگر کمک کنیم. من در کابل مدیر یک مکتب خصوصی بودم و روزانه با مادران زیادی که از مشکلات اقتصادی رنج میبردند و برای تهیه فیس فرزندانشان دچار مشکل بودند، سر و کار داشتم. من از هشتم مارچ الهام گرفتم و با ایجاد این کارگاه خواستم نقشی هرچند ناچیز، ولی ارزشمند را برای حمایت از این مادران داشته باشم.»
خانم اعتمادی کارگاه خیاطی را با الهام گرفتن از پیام اصلی هشتم مارچ، یعنی روز جهانی همبستگی زنان راهاندازی کرده بود. این کارگاه به بیش از ۲۰ زنی که شوهرانشان را در جنگ بیست ساله با طالبان از دست دادند، زمینه کار را فراهم میکرد. اکنون این رویداد مهم جهانی، از نظر خانم اعتمادی، «نمکیست بر زخم زنان افغانستان.»
او گفته: «متاسفانه شرایط امروز به گونهای رقم خورده که یادآوری هشتم مارچ، دردهای ما را تازه میکند. یعنی نمکی بر زخمهای ما شمرده میشود، نه روزی که قبلا همه با خوشحالی از آن تجلیل میکردیم. حتی به ابتداییترین حق خود دسترسی نداریم و برای بدست آوردنش چنین دست و پا میزنیم، چه برسد که مثل سایر کشورها فکر کنیم و دنبال کشفیات و اختراعات و رشد باشیم. این روز در افغانستان اصلا وجود ندارد، هیچ زنی، هیچ دختری و هیچ ارگانی از هشت مارچ صحبت نمیکند، آنقدر به قهقرا رفتیم که زنان افغانستانی امروز حتی حق گرفتن یک کیک ساده برای لحظهای خوشحالی کردن را هم ندارند.»
اما همانطور که فاطمه اعتمادی توضیح میدهد، هشتم مارچ تنها یک روز نیست که آن را تجلیل کرد، بلکه هشت مارچ باوریست که بر اتحاد و همبستگی زنان، برای پیروزی، برابری و رسیدن به آنچه زنان خواهان آن هستند، تاکید میکند.
او همچنین تاکید میکند که «گرچند اکنون با خوشحالی از این روز تجلیل نمیتوانیم؛ ولی فراموش نکنیم که با در کنارهم و باهم متعهد بودن، میتوانیم تغییر را رقم بزنیم. وضعیت زنان در افغانستان بحرانی است و برای عبور از این بحران نیز باید دست همدیگر را بگیریم.»

فاطمه اعتمادی/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
ترنم سعیدی، تاجر و فعال حقوق زنان
ترنم سعیدی، تاجر و از زنان معترض که تا قبل از سقوط کابل، تجارت خودش را در زمینهی ساخت و ساز داشت و شرکت ساختمانی و فابریکه تولید سمنت را مدیریت میکرد، میگوید روز جهانی زن در حال حاضر برای او یادآور «درد و رنجی است که زنان و دختران در افغانستان تجربه میکنند.»
خانم سعیدی همچنین میافزاید که «در این روز غمی در دلم سنگینی میکند و حس ناامیدی میکنم. من خودم را در درد و رنج زنان افغانستان سهیم میدانم، برای همین، اکنون آن شور و هیجان قبلی را در روز جهانی زن ندارم.» به گفتهی او، «تصویری که قبلا از هشتم مارچ داشتیم، یک تصویر شفاف بود. قبلا در چنین روزی از تلاشهای زنان قدردانی میشد، برای مردم این روز به معنی ارج گذاشتن به زحمات زنان بود و این فرهنگ در بین جامعه درحال جا افتادن بود.»
این بانوی تجارتپیشه خطاب به زنان و دخترانی که در داخل افغانستان زندگی میکنند، میگوید: «تا میتوانید بیاموزید. تکنالوژی و هوش مصنوعی در عصر حاضر حرف اول را میزند و با استفاده از اینها، میشود بهترین و بیشترین چیزها را آموخت. درست است که گروه تروریستی طالبان از تحصیل و آموزش محروممان ساخته ولی باور کنید در جهان امروزی دسترسی به امکانات و کسب دانش خیلی راحت شده. این شرایط پابرجا نخواهد بود ایمان داشته باشیم.»

ترنم سعیدی/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
صفیه عارفی، دادستان سابق
صفیه عارفی، دادستان سابق در دادستانی استیناف ولایت دایکندی که پنج سال در این سمت کار کرده، میگوید: «زمانی که شاهد حضور گسترده زنان در ادارات کلیدی دولتی بودم، به داشتن یک افغانستان مبرا از تبعیض جنسیتی باورمند میشدم.»
اما در حال حاضر، روز جهانی زن «به معنی گرامی داشت از مقام زن، هدیه دادن به رسم احترام به زن و قدردانی از زحمات زنان نیست. چون طی چهار سال گذشته، زنان افغانستان نه تنها که هیچ دستاوردی نداشتهاند، بلکه حقوقشان قربانی سیاستهای زنستیز طالبان شده است.»
طالبان با وضع دهها محدودیت علیه زندگی زنان در افغانستان، از نظر بسیاری مرتکب آپارتاید جنسیتی در افغانستان شدهاند. ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی سازمان ملل متحد برای حقوق بشر افغانستان نیز در گزارشی رسمی گفته است، آنچه در افغانستان علیه زنان میگذرد، «آپارتاید جنسیتی» است.
خانم عارفی که حالا جنبش اعتراضی زنان پنجرهی امید را مدیریت میکند میگوید، هنوز بر نفس مبارزهی مدنی برای حقوق زنان باور دارد: «شاید شایسته سالاری آنچنانی که باید وجود میداشت، نبود اما با این وجود، وقتی توانستم بحیث یک دادستان زن در جامعهی خود مظهر خدمت شوم، حس قوی بودن میکردم و واقعا هشتم مارچ برایم معنیدار بود.»
صفیه عارفی از جامعهی جهانی میخواهد به وضعیت بحرانی زنان در افغانستان تحت حاکمیت طالبان توجه جدی نشان دهد. او تأکید میکند که حقوق انسانی و رنجهایی که زنان افغانستان متحمل شدهاند، باید بر منافع سیاسی کشورها اولویت داشته باشد. جامعهی جهانی باید به تعهدات خود در قبال حقوق بشر پایبند مانده و از هرگونه تعامل با طالبان خودداری کند.

صفیه عارفی/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه
بیگم نظری، فوتبالیست
بیگم نظری، دختر فوتبالیست که در بخش ورزش و در رشتههای مختلف افتخارات زیادی را در هشت سال پسین کسب کرده، میگوید در گذشته از هشت مارچ بهعنوان یکی از باارزشترین مناسبتها تجلیل میکرد؛ اما اکنون به دلیل وضعیت زندگی زنان افغانستان چندان دلیلی برای تجلیل از این روز ندارد.
خانم نظری توضیح میدهد: «در گذشته این روز برایم قشنگترین و بهترین حس را میداد. حس دیده شدن، احساس هویت بخشیدن، حس رهایی. دختران ما کم کم از چوکاتهای سنتی و فکری که محدودشان کرده بود، عبور میکردند و خیلی به برابری نزدیک شده بودیم. وقتی در مسابقات و مناسباتی مثل روز زن، از من بحیث یک دختر ورزشکار تقدیر میشد، به آیندهای عاری از هرگونه تبعیض امیدوار میشدم.»
اما در حال حاضر، «هشتم مارچ چیزی جز حسرت، درد و اندوه نیست. این روز به یادم میآورد که من یک زن و یک دختر از جغرافیایی بنام افغانستان هستم، جایی که اجازه ندارم حتی با صدای بلند حرف بزنم چه برسد به اینکه در میدان فوتبال و والیبال ورزش کنم، یا در پیستهای برفی بامیان اسکی بازی کنم و به عنوان یک دونده، جادههای شهرم را با اشتیاق بدوم.»

بیگم نظری/ عکس: ارسالی به رسانهی رخشانه